پيرزنی
گروتِسک میخوانندش،
امّا به چشمِ من پيرزن نيست: پير۔نَر۔مادهيیست، اَجَقوَجَقی، ناهموارانه
خودآرا، با شاخهگلی در دست، که کوچک است، که، نگاهاش اگر کنی، هردم کوچکتر میشود،
و ناپيداتر.
«اجقوجقی» میتوانست برابرِ فارسیی خوبی برای صفتِ گروتسک باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر