۱۳۹۵/۰۵/۰۷

کتابِ هنرِ پيانوی ديويد دوباُل (ترجمه‌ی عليرضا سيّداحمديان) با گفت‌آوردی از لوگان پيرساُل سميث آغاز می‌شود: «جست‌وجو در پیِ کمالِ دست‌نيافتنی تنها چيزی‌ست بر روی برهوتِ کره‌ی زمين که به زندگی‌مان معنا می‌بخشد؛ حتّا اگر اين جست‌وجو چيزی بيش از کوبيدن بر پيانويی کهنه و فرسوده نباشد.»
شايد داستانِ يک متنِ شعری‌ی ترجمه‌ای باشد که نخستين نگارش‌اش به شش سالِ پيش برمی‌گردد. به رغمِ همه‌ی احساسِ نااميدی، دلسردی، نابسندگی، ناممکنی، خستگی، هنوز رويش کار می‌کنم. شايد ديگر بر هيچ پيانوی کهنه و فرسوده‌يی کوفتن نياغازم، امّا اين يکی پيانوی کهنه و فرسوده بايد آن صدايی را بدهد که در ذهن دارم. حتّا اگر هرگز ندهد يا نتواند بدهد و حتّا اگر هرگز کسی آن را نشنود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر