ای خواب ِ پُربيم، چه پَرپَر زنی
با سياه بال به گرد ِ سرم؟
تو، تو جمله آرامام
از دل ِ من بتندی ربودهای.
خواب میبينم اِستادهام به لب ِ آبْجوی،
بيدمجنون درآويختهست،
چشمه محو شده، خشکيده در ريگ
همه فراموشممَکُنهای آبیاند.
فراموش، آه! فراموش بودن
از دلاراترين دل اندر جهان،
اين بتنها گرانترين عذاب است
که بر دل ِ آدمی افتد.
کارل ويلهلم اُسْتِرْوالْد
ليد از روبرت فرانتس
با سياه بال به گرد ِ سرم؟
تو، تو جمله آرامام
از دل ِ من بتندی ربودهای.
خواب میبينم اِستادهام به لب ِ آبْجوی،
بيدمجنون درآويختهست،
چشمه محو شده، خشکيده در ريگ
همه فراموشممَکُنهای آبیاند.
فراموش، آه! فراموش بودن
از دلاراترين دل اندر جهان،
اين بتنها گرانترين عذاب است
که بر دل ِ آدمی افتد.
ليد از روبرت فرانتس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر