۱۳۹۶/۱۰/۰۷

مذکّر۔مؤنّث

«جنگجويانِ زن»، در پُستِ پيشين، برابرِ female warriors آمده بود. زن/دختر و مرد/پسر در فارسی، البته، در پايه اسم‌اند (مگر آن که نشانگری‌ی جنس در آنها نباشد: مرد به معنای فضيلتمند يا دلاور، برای مثال)، و در کاربردهای صفت‌گونه‌شان، گذشته از آن که،‌ از جنبه‌ی ترجمه،‌ در حالتِ کلّی برابرهای رضايت‌بخشِ female و male در انگليسی نيستند، چه‌بسا معنای جمله را تيره و تار کنند (بازشناختنِ عبارتهای وصفی از اضافی گهگاه دشوار می‌شود: «دوستِ پسرِ او» می‌تواند دوستِ مذکّرِ او باشد يا دوستِ فرزندِ مذکّرِ او)، اگرچه راست است که کاربردِ صفت‌گونه‌ی اسم در فارسی تا اندازه‌يی طبيعی به گوش می‌رسد و کاربردِ صفت‌گونه‌ی زن/دختر و مرد/پسر برای اشاره به جنسِ کسان نيز به‌ويژه رواج دارد («دانشجويانِ دختر»، «دبيرانِ مرد»). و باز روشن است که صفتهای زنانه/دخترانه و مردانه/پسرانه نمی‌توانند در چنين موردهايی به کار روند ـــ که می‌تواند دليلی باشد برای رواجِ کاربردِ يادشده در فارسی‌ی امروزين.
با اينهمه، پيشنهادم در ترجمه اين است: برای female مادينه (همچنين: زنينه/دخترينهو برای male نرينه (همچنين: مردينه/پسرينه) به کار رود، برای feminine زنينه (همچنين: زنانه) و برای masculine مردينه (همچنين: مردانه)، برای womanly زنانه و برای manly مردانه.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر