در
تاريکی بهل که خانه کنم، زميناش اندوه خواهد بود،
باماش
نوميدی، تا همه روشنايیی شادان ز من بازدارد،
ديوارهايش
از مرمرين سياهی، که نَمين باز خواهند گريست،
موسيقیام
صداهای دوزخیی ناساز، تا خوابِ ناز را دور کند.
بدينسان،
همسرِ دردهايم و در بسترِ گورم،
آه
بهل زيان بميرم، تا آن زمان که مرگ آيد.
شعر:
بينام
موسيقی: جان داؤلند
[ژرار لن، آنسامبل اورلاندو گيبونز]
[ژرار لن، آنسامبل اورلاندو گيبونز]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر