آن زمان که زنی با مردی عشقبازی میکند، حسّی
از گرما در مغزِ او، که لذّتِ حسّانی [= شهوانی] به دنبال دارد، طعمِ
آن لذّت را در هنگامِ عمل منتقل میکند و آبِ پشتِ مرد را برمیآورد. و آن زمان که
آبِ پشت به جای خود ريخته شد، آن گرمای تند که از مغزِ زن فرود میآيد آبِ پشت را
به خود میکشد و نگاهاش میدارد، و ديری نمیگذرد که اندامهای جنسیی زن میتَرَنجند [= منقبض میشوند] و همهی آن بخشها که
در زمانِ قاعدگی آمادهی باز شدناند اکنون بسته میشوند، به همان شيوه که مردی
نيرومند چيزی را در حصارِ مشتِ خود نگاه تواند داشت.
گفته میشود که اين قطعه، از کتابِ علّتها
و علاجها، نخستين توصيفِ نوشتهشده [و، لابد، بازمانده] از ارگاسمِ زنانه است.
بريدههای بلندتری از متن در موضوعِ «فيزيولوژیی زنان» در کتابِ زنان و نوشتن در اروپای ميانسدهای آمده
است. عنوانِ اين پُست برگرفته از عنوانِ قطعه در همين کتاب است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر