۱۳۹۵/۰۸/۰۴

ايمنی‌ی در امان، تفاوت در تفاوت

در تاکسی‌، چشم‌ام به يک آگهی می‌خورد. در تبليغِ نمی‌دانم چی نوشته‌اند: «تفاوتی متفاوت». يادِ انی لو برن و مقاله‌اش «تئوری‌ی زيادی» می‌افتم. او در آنجا با اشاره به مشارکت و همدستی‌ی «فرنچ‌تئوری» با «واقعيتِ بيش از حدی که جهانِ کالا ما را در آن فرو برده است» می‌نويسد: «امروزه ديگر هيچ تفاوتِ، هرچه قدر هم نسبی، نيست که نتواند به عنوانِ يگانه کليدِ جهان مطالبه شود»؛ و جلوتر، در نقدِ نوفمينيسمِ فرانسوی: «اين بازشناسی‌ی جعلی‌ی تفاوت وسيله‌ی شگرف و سهمگينی برای سياست‌زدايی بوده است».
گويا تفاوت هم تکراری و بی‌تفاوت شده، و ديگر نمی‌فروشد، که دست‌به‌دامانِ تفاوتِ تفاوت می‌شوند!
چند دقيقه بعد، همچنان در تاکسی. بيحوصله بيرون را نگاه می‌کنم. اتوبوسی از کنارمان می‌گذرد که در تبليغِ نانِ سبوسدار بر ديواره‌اش نوشته‌اند: «ايمنی بدن خود را تأمين کنيد».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر